تمام هستی منی



ای تو یی که تمام هستی منی
می پرستمت
تویی که تمام وجودم با نگاهت گرم می شود
با صدایت آرامش می گیرد
و پناهش آغوش مهربان توست
برای تو می نویسم
تا عالم بدانند بی تو هیچم
تا همگان بدانند بی تو می میرم
تا همگان بدانند تو سهم چشمان منی
تو برایم چون گلی هستی که با اشک هایم آب یاریش می کنم
با دستانم نوازشش می دهم
و با دعا هایم پشتیبانیش می کنم
می خواهم آسمان بداند هیچ گاه ستاره ای جز تو نداشتم
و هیچ گاه نمی گذارم آسمان من بی ستاره ی نگاهت ماند
و نمی گذارم آسمان دیگر ستاره مرا از آن خود کند
می خواهم مهربانی های عالم را نثار چشمانت کنم
می خواهم شادی های عالم را برایت هدیه آورم
ای هستی بخش من
وفادارانه می پرستمت
به شوق دیدارت زنده ام
و به شوق تمام شدن تمام سختی ها زندگی را دوست دارم
می خواهم بدانی در دلم جایگاهی داری که گاه خودم نیز به آن حسادت می کنم
این حرف را تو همیشه برایم می زنی و اکنون من برایت می گویم
اگر هر کسی در زندگیش چون تو را داشت دنیا برایش گلستان می شد
تا عمر دارم وفادارانه در کنارت می مان
